برای مسئول عقیده و اخلاق مساله ی شخصی نیست!
در نظام جمهورى اسلامى غیر از دانایى و کفایت سیاسى، کفایت اخلاقى و اعتقادى هم لازم است. افرادى نگویند که اخلاق و عقیده مسألهى شخصى انسانهاست. بله، اخلاق و عقیده مسألهى شخصى انسانهاست؛ اما نه براى مسؤول. من اگر در جایگاه مسؤولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتى داشتم؛ فهم بدى از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم که باید جیب خودم را پُر کنم، نمىتوانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصى من است و اخلاق و عقیده ربطى به کسى ندارد! براى یک مسؤول عقیده و اخلاق مسألهى شخصى نیست؛ مسألهاى اجتماعى و عمومى است؛ حاکم شدن بر سرنوشت مردم است. آن کسى که به مجلس مىرود، یا به هر مسؤولیت دیگرى در نظام جمهورى اسلامى مىرسد، اگر فاسد، بیگانهپرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگر نمىتواند نقشى را که ملت و طبقات محروم مىخواهند، ایفا کند. اگر آن شخص انسان معاملهگر، رشوه و توصیهپذیر و مرعوبى بود؛ در مقابل تشرِ تبلیغات و سیاستهاى خارجى جا زد، دیگر نمىتواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تکلیف ملک و ملت را معیّن کند. این شخص غیر از کفایت ذاتى و دانایىِ ذاتى، به شجاعت اخلاقى، تقواى دینى و سیاسى و عقیدهى درست هم احتیاج دارد.
نماینده باید اولویت ها را بفهمد
نماینده باید داراى فهم و درک سیاسى باشد و مسائل کشور را بفهمد؛ هم مسائل خارجى و توطئههاى دشمنان را و هم مسائل داخلى و نیازهاى مردم و اولویتهاى کشور را. اینطور نباشد که بدون رعایت اولویتها، مسألهاى را مطرح کنند، شعارى بدهند و براى ملت و دولت مشکل درست کنند.
صداقت و دلسوزی نماینده را تشخیص دهید
مجلس شوراى اسلامى، مجلس مردم است. مجلس خانها نیست؛ مجلس آحاد مردم است. نمایندهاى که انتخاب مىشود، باید دلسوز مردم باشد، صادق باشد، صمیمى باشد و بخواهد براى مردم کار کند. بعضى تظاهر به کار مىکنند، اما کار نمىکنند. این، به درد نمىخورد. باید براى مردم کار کرد. صداقت و دلسوزى نمایندهاى را که مىخواهید انتخاب کنید، تشخیص دهید و بعد او را برگزینید.
انتخابات، یک کار بزرگ و یک اقدام شرعى و یک اقدام خدایى است؛ بگردید آدمهاى مناسب را براى این کار مهم پیدا کنید. آدمِ مناسب چطور آدمى است؟ باید کارآمد باشد... کارآمدىِ تنها هم کافى نیست؛ باید متدیّن هم باشد. آدم متدیّن، احتمال خیانتش کم است. آن متدیّنهایى که یک وقت دچار لغزش مىشوند، اوّل تقواى خودشان را از دست مىدهند؛ بعد این لغزش به سراغ آنها مىآید. پس، باید متدیّن و باتقوا هم باشند تا بتوانید براى کارهاى این کشور به آنها اعتماد کنید. همچنین باید در مقابل توپ و تشر این و آن - خارجى، داخلى، زورگویان، قدرتمداران - شجاع باشد و دل خود را نبازد. کسى که دل خود را در مقابل توپ و تشر باخت، دستش هم براى امضا مىلغزد؛ پایش هم براى جلو رفتن مىلرزد؛ نمىشود به او اعتماد کرد.
نماینده باید وجدان سیاسی داشته باشد
نماینده باید احساس دلسوزى و وجدان سیاسى داشته باشد. علاوه بر همهى اینها - و شاید بتوانم عرض کنم مهمتر از همهى اینها - این است که متدین باشد. نمایندهى متدین است که براى مردم کار مىکند. نیتش را خدا مىکند؛ مردم فهمیدند، فهمیدند؛ نفهمیدند، نفهمیدند. آن کس که بخواهد کار نکردهاى را به رخ مردم بکشد، متدین نیست. نمایندهاى که متدین است، براى مردم کار مىکند، جان مىکند، نفس مىزند، در تنظیم قوانین، در حفظ اکثریت مجلس و کمیسیونها و براى حضور در کمیسیونها تلاش مىکند. کسى فهمید، فهمید؛ نفهمید، نفهمید. اهمیت نمىدهد. مىخواهد کار کند. این، فایدهى تدین نماینده است؛ نمایندهى متدین و معتقد به انقلاب، معتقد و پایبند به اصول انقلاب.
سنگر پشتیبانی