در مقابل مردم سالاری ما درمانده اند...
در هر برههاى سعى گردانندگان تبلیغات خصمانهى استکبار جهانى بر این بوده است که حضور مردم را کمرنگ کنند؛ انگیزهى مردم را کم کنند؛ همت آنها را، امید آنها را نسبت به انتخابات از بین ببرند یا کمرنگ کنند. البته به توفیق الهى نتوانستهاند. این نشاندهندهى اهمیت انتخابات است. آن کسانى که دم از دمکراسى و مردمسالارى و حقوق مردم و نظامهاى مردمى میزنند و با این بهانه کشورگشائى میکنند، کشتار میکنند، فاجعهآفرینى میکنند، آنها در مقابل مردمسالارى ملت ایران درماندهاند. این براى آنها یک مشکل حلناشدنى است...
آنچه در انتخابات بسیار مهم است، حضور عمومى مردم است؛ همه باید در انتخابات شرکت کنند؛ این یک وظیفهى ملى است؛ این چیزى نیست که با بودن دولت دولتهاى مختلف، روى کار بودن جریانهاى مختلف، جناحهاى مختلف، تغییر بپذیرد. انتخابات یک فریضه است؛ همه باید شرکت کنند؛ همه باید خود را موظف بدانند براى اینکه در انتخابات شرکت کنند. بهانهجوئى نباید بشود. بعضى از حرفها بهانهجوئى است. گاهى بهانهجوئى حقیقى است، گاهى بهانهجوئى براى این است که مردم دلسرد بشوند. انتخابات در کشور ما در مقایسهى با انتخاباتهائى که ما مىبینیم در دنیا دارد انجام میگیرد و خبرش را داریم، جزو سالمترینهاست؛ انتخاباتِ خوبى است...
آنچه که اصل است، حضور در انتخابات است؛ باید همه در انتخابات شرکت کنند؛ این یک وظیفهى عمومى است.
امکان سوء استفاده تبلیغاتی را به دشمن ندهید!
تبلیغات دشمن کوچکتر و ناتوانتر از آن است که حقایق را - با این عظمت بتواند پوشیده نگه دارد. لکن ملت ما، باید امکان سوءاستفادههاى تبلیغاتى را به دست دشمنان ندهد. دشمنان مىخواهند ما در انتخابات شرکت نکنیم؛ دشمنان مىخواهند که ما انتخاباتمان چشمگیر نباشد؛ دشمنان مىخواهند چنین وانمود کنند که ملت، رغبتى به انتخابات و به کارهاى مربوط به مجلس و مسائل اساسى نظام ندارد. شما باید این را تخطئه کنید و باید شرکت کنید.
دشمن به بی اعتنا سازی مردم احتیاج دارد
حضور عظیم مردمى در مسألهاى که به سرنوشت کشور ارتباط مىیابد و نقشى حیاتى در آیندهى ایران و نظام مقدس جمهورى اسلامى دارد، پاسخ هوشمندانه و قاطعى بود که ملت ایران به دسیسههاى دشمنان داد و نقشههاى آنان را براى ایجاد محیط یأسآلود و نهایتاً فاصله انداختن میان مردم و نظام اسلامى، تا مدتها خنثى کرد.
ملت عزیز ما به خوبى دانسته است که دشمنان کینه ورز، براى آنکه بتوانند توطئههاى خود دربارهى ایران عزیز را جامهى عمل بپوشانند، احتیاج به این دارند که مردم را از صحنهى عمل و سیاست خارج کنند و آنان را نسبت به مسائل مهم و عمدهى کشور، بىاعتنا سازند.
حضور شما در پاى صندوقهاى رأى بارزترین مظهر حضور مردمى است و این پشتوانهى انقلاب و کشور است. کسانى که با اخبار سروکار دارند، مىبینند که مراکز سیاسى دنیا از گوشه و کنار سر بلند مىکنند و مىگویند ما نگران انتخابات ایران هستیم و مسائل انتخابات ایران را پیگیرى مىکنیم؛ این به همین خاطر است. نگاه مىکنند تا ببینند آیا مردم در صحنه حضور دارند یا نه؛ اگر دارند، مثل گذشته نمىشود با این نظام کارى کرد؛ اگر حضور مردم ضعیف شود، آن وقت استنتاج مىکنند که بین مردم و نظام فاصله افتاده است؛ در این صورت راه را براى دخالت و سلطه و پنجه انداختنِ دوباره بر کشور هموار مىبینند؛ از این جهت متوجّه انتخاباتند. پس اهمیت اوّلِ انتخابات بهخاطر این است که انتخابات سنگر کشور است؛ حضور مردم در پاى صندوقهاى رأى، مصونساز سرنوشت ملت و مردم است و دشمن را از تعرّض و تجاوز و پُررویىِ بیشتر باز مىدارد.
مسألهى انتخابات، مسألهى بسیار مهم و اساسى و تعیینکنندهاى است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونى است. یکى از آنها این است که نظام ما نظامى است متّکى به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکستناپذیرى این نظام این است که به مردم متّکى است. این چیز مهمّى است. اتّکاى به مردم هم آسان به دست نمىآید و همه جا حاصل نمىشود. اگر یک سرِّ الهى در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهاى مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خداى متعال به پیغمبرِ با آن عظمت مىفرماید: «هو الّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنى مؤمنین را در کنار نصرت الهى مىآورد. هیچ بُعدى هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئى از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهى به وسیلهى مؤمنین تحقّق مىپذیرد. البته در مواردى هم نصرتهاى خارج از مقولات عادى در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکهى مسوّمین و غیرذلک - لیکن عمدهاش مؤمنیناند. بعد هم مىفرماید: «لو انفقت ما فى الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم». یعنى اى نبى گرامى ما! این «بالمؤمنین» ى هم که ما مىگوییم، خیال نکن که خودت توانستى آنها را جذب کنى؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادى و بشرى نیست - این سرّ الهى و سرّ معنوى است.
حال آن نکتهى باریکتر ز مو اینجاست که همین سرّ الهى و معنوى هم قابل تعریف است. چیزى نیست که بگوییم عقل شما مردم نمىرسد و سه، چهار نفرى هستند که این چیزها را مىفهمند؛ نخیر. این امر واضحى است. این سرّ الهى عبارت است از ایمان. وقتى ایمانها در دلهاى مردم مىجوشد و به مرحلهى عمل سرازیر مىشود، نتیجه این است که هر پدیدهاى که متّکى به ایمان الهى است، تقویت پیدا مىکند. اینجا چون نظام، نظام الهى و نظام قرآنى است و مردم هم معتقد و متّکى به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهرى است که چنین نظامى را به راحتى مىشود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون اینکه از کسى طلبکارى کنند؛ بدون اینکه منّتى بر سر کسى بگذارند و بدون اینکه براى این همه اخلاصِ خود از کسى جز خدا بهایى بطلبند، وارد میدان مىشوند.
سنگر پشتیبانی