گاهی اوقات سر درد نمیگذارد آرام بگیریم!
------------------------------ ---------------
-کلامی به وزیر سرهنگ! :
آیا میوه پوست نکنده و نشسته خورده اید ؟
آیا سر سفره ی غذا از مشروبات الکلی استفاده می کنید ؟
آیا سبزیجات و امثالهم را با گل و لای اش می خورید ؟
آیا تا به حال غذای مسموم به خورد خودتان و خانواده تان داده اید ؟
اصلن چیزی می خورید ؟
نکند از عمل فتوسنتز استفاده می کنید ؟
خوب در هوای آلوده و ناپاک هم که نمی شود نفس کشید!
و آیا های دیگر ..
--------------------------------------------------
پ.ن: خوراک مسموم و ناپاک فرهنگی را نمی شود به مردم عرضه کرد ؛ چون جامعه به فنا می رود ؛ چه در نمایشگاه کتاب ، چه در تولید آثاررسانه ای و ...
در.ضمن: با فرهنگ نمی شود شوخی کرد ؛ فرهنگ چیزی نیست که اگر لکه دار شد با دادن سبد کالا یا یارانه مثل اقتصاد آن را ترمیم کرد.
ماجرای ضیافت کاخ سعد آباد، ادامه همان جریانی است که سال 1370 صدای رهبر انقلاب را این طور درآورده بود:«اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیتالمال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم - مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند!- و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟ مگر مردم کورند؟ آقایان! مگر مردم نمیبینند که ما چگونه زندگی میکنیم؟ ... در این راه، از خیلی چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت.
من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، همهمان اینطور بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانهی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشتهایم، همین کافی است؟! نه، ما هم مترفین میشویم. واللَّه در جامعهی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید.»
بیانات در جمع کارگزاران نظام، 23 مرداد 1370
http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=547
پس یارانه ها رو قراره این جا خرج کنن!!
در دوره ای که آقایان با ادعای تامین معیشت مردم به میدان آمدند و امید های فراوان دادند و مردم ساده اندیش هم به بهای زندگی آسان رای به تدبیر و امید دادند ، آقایان از هیچ گونه تلاشی جهت رفاه حال شان دریغ نکردند!! بله حالشان ؛ ولی نه حال مردم ، بلکه برای رفاه حال خودشان و اطرافیانشان : ؛؛؛
-از امضای توافق نامه ژنو ،
-تماس تلفنی با جناب اوباما (حالا هرکی بوده .. اول اوباما زنگ زده ، یا روحانی .. هر کدوم )،
-دست دادن و گپ زدن جناب ظریف با مسئولین دولتی و وزیر لعین امور خارجه آمریکا ،
-کرکر و خنده های ریز و درشت حضرت وزیر امور خارجه با شخصیت های اروپائی و ایتالیائی انگلیسی و روسی و خلاصه تمامی بلوک شرق و غرب که چقدر امام رحمت الله علیه از ارتباط با آنان ممانعت کرده بودند(نوه حضرت امام هم انگار با حضرات هم عقیده اند ..) ،
-و ..
- این چند روزه هم که خبری بسیار ناگوار و ناراحت کننده از بی شرمی تمام حدّ اینان منتشر شد .. شوی لباس و مانکن های زنانه و رقص دختران نوجوان و وضعیت نامناسبی که در تالار حافظیه کاخ سعد آباد برای همسران وزرا و کابینه دولت به اصطلاح در سالروز ولادت بانوی جهان اسلام پاسداشت مقام زن گرفته بودند ..
...
پ ن : فقط مانده اسرائیل را به رسمیت بشناسیم ..
فن آوری هسته ای با خون شما به دست آمد؛
و امروز بعضی چه راحت با لبخند و خوش و بش، خون شما را با 5+1 معامله کرده و آبنبات می گیرند!
سنگر پشتیبانی