در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت، در سرتاسر کشور، حرکتهایی میشد تا جو سیاسی جامعه را ملتهب و پیچیده کند. بعدها معلوم شد که مرکز تمامی این فتنهها و جریانات ضدانقلابی، در سفارت آمریکا در تهران است؛ در حالیکه موضع منافقانه آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی مانع از روشن شدن چهره واقعی آمریکا در میان مردم گردیده بود. به همین جهت، امام خمینی، بیانات قاطعی علیه ابرقدرتها و بویژه آمریکا، ابراز فرمودند....دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند....طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا، از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند. در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها، به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت نمودند. امام خمینی نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند . این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلال طلب و آزادیخواه بودند، دست به یکسری اقدامات بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله، فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و ...، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر؛ اما پس از بیثمر ماندن آنها، به اقدامات جدیتری روی آوردند.
نام عمارهای انقلاب در لیست ترور می درخشید....نوبت رسید به چهارمین....آری...چهارمین شهید محراب....آیا نامی از او شنیده ای....آری نامی آشنا که بارها به گوش ات خورده....آیت الله.عطاءالله.اشرفی.اصفهانی....در سال 1281هجری شمسی درخمینی شهر اصفهان به دنیا آمد....عالم زاده بود....از همان دوران نوجوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت....پس از رسیدن به اجتهاد در 40سالگی شروع به مبارزات برعلیه رژیم جنایت کار طاغوتی کرد....از ترویج معارف و احکام اسلام لحظه ای دریغ نمی کرد....تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید....مهرماه 58 طی حکمی از امام راحل به امامت جمعه کرمانشاه منصوب گردید.....همواره با همان پشتکار و دغدغه ی انقلابی که ازاول داشت مسیر حق را ادامه داد....تا اینکه پس از 3 بار ترور ناموفق توسط منافقین کوردل.....بالاخره در 23مهرماه 61 یک نفر از منافقین در سنگر نمازجمعه از پشت سر به ایشان حمله ور شده و با نارنجک ایشان را غرق در خون به آرزوی دیرینه شان رسانید...آری شهادت همانند مولا امیرالمومنین(علی -علیه السلام) در محراب.
60 روز به 21 دسامبر 2012 باقی مانده، تاریخی که مدتها است جنجالهای زیادی به همراه داشته؛دشمن می خواهد اراده ی ملتها را تا رسیدن به نقطه ی هدف سست کند و آنها را از حرکت باز دارد؛تا به اهداف پلید خود که رسیدن به قله های بالای علمی و فناوری و برتری از ملتهای دیگر برسد؛ اما این جز خواب و خیالی خام و توهمی بیش نیست؛تازه این طرح پایان دنیا جزئی از برنامه های یهود و صهیونیسم پلید است؛اما غافل از اینکه فارسیان مصداق به حق لو کان العلم بالثریا.... هستند؛ و رجال صدقو ماعاهدو الله.... ؛و فریب این نیرنگها را نخواهند خورد ...این ها بازی بچه گانه ای بیش نیست و این اعمال ؛کند ذهنی و بی فکری و عقب ماندگی دنیای استکبار را می رساند.
آیا حقیقت دارد این ها ممنوع التصویر شده اند،چه کسی باور می کرد،در جمهوری اسلامی ایران که ثمره شهادت و ایثارگری و خون دل خوردن نیروهای ارزشی و انقلابی است دیگر حضور شخصیتهای ارزشی درون دانشگاهها،رسانه،و حتی راه اندازی سایتها ممنوع شود ،که امروز متاسفانه به دست ضرغام و هم دستانش دیدیم؛خدا عاقبت مان را به خیر کند.
این روزها هرکسی این هفته دفا ع مقدس را به نحوی خبر رسانی می کند ،ما هم به سهم خود کلامی دلداری به آقا سعید تاجیک رزمنده دلاور دیروز در شلمچه و امروز در زندان اوین به جرم حق طلبی و حیف آن فکر و زبان گویا و منورش که صرف این آقازاده های مذخرف شد چه زیبا کتابی نوشته است ((جنگ دوست داشتنی)) از آن روز ها می گوید +++ما در شلمچه بودیم؛آقا زاده ها در تورنتو+++اگر وقت کردید حتما بخوانید.
سنگر پشتیبانی