ماجرای ضیافت کاخ سعد آباد، ادامه همان جریانی است که سال 1370 صدای رهبر انقلاب را این طور درآورده بود:«اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیتالمال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم - مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند!- و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟ مگر مردم کورند؟ آقایان! مگر مردم نمیبینند که ما چگونه زندگی میکنیم؟ ... در این راه، از خیلی چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت.
من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، همهمان اینطور بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانهی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشتهایم، همین کافی است؟! نه، ما هم مترفین میشویم. واللَّه در جامعهی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید.»
بیانات در جمع کارگزاران نظام، 23 مرداد 1370
http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=547
للحق
طرح نوشت : چند نکته عرض می کنم. اول تبریک خدمت رئیس جمهور منتخب ملت و امید به اینکه خدمت ، اعتدال و انقلابی گری را سرلوحه ی کارشان قرار دهند. که خواهند داد انشاالله. دوم به دوستان مخالف نظام که چه خوب است از انقلابی ها یاد بگیرید قبول شکست را. تا دیروز می گفتید که رئیس جمهور از قبل انتخاب شده و الان متحیر از دموکراسی جمهوری مظلوم اسلامی، ساکت مانده اید و زبان به راست گویی باز نمی کنید. چهار سال پیش بر سر هیچ زندگی مردم را مختل کردید به اتهام تقلب. خوب است یادتان بماند این متانت مردم را. سوم : این پست به منزله ای پایان اختلاف با دوستان رای دهنده به آقای جلیلی ست و آغاز جنگ با دو جبهه! جبهه اول حامیان حضرت سرگشاده که بلاشک میدان را برای تازیدن بر جماعت مظلوم حزب الله باز خواهند دید و جبهه دوم مقدس مابانی که رفاعه صفت باعث شکست جبهه حزب الله شدند. بدون تردید در این فتنه ی جدید باید با خودعمارپندارهایی بجنگیم که هرکس مخالف رای ایشان است را تکفیر می کنند و ابله خطاب! و از آن سو با همان ها که متخصص گفتار زیبا اما با ترجمان شیطانی اند. در این غبارآلود تفرقه ی حزب الله و هروله ی اغیار، می چسبد جمله ای از سید مرتضای شهید که گفت : خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است.
کاملا بی ربط : در میان این همه شورش فکر، یادت پرچم صلحی ست یا ایها العزیز …
گفتاری از میثم محمد حسنی:duelfa.com
بیت امام را برای هر کس و ناکسی هزینه نکنید . . .
خانم زهرا مصطفوی آن روزهایی که مشارکتی ها میگفتند تفکرات امام به موزه رفته است ما انتظار داشتیم نامه ی تذکر بدهید ولی یادمان است که با موسسه ی خودتان به پشتیبانی رفتید . . .
خانم زهرا مصطفوی آن روزهایی که در دانشگاه تهران عکس امام را آتش زدند وآقای هاشمی آمدند در تریبون نماز جمعه و دفاع کردند انتظار داشتیم نامه تذکر بدهید ولی سکوت کردید اگر حمایت نکرده باشید . . .
خانم زهرا مصطفوی آن روزهایی که مزدوران سبز در خیابان های تهران فریاد مرگ بر اصل ولایت فقیه سر میدادند انتظار داشتیم نامه ی تذکر بدهید ولی خبری از شما نبود . . .
خانم زهرا مصطفوی آن روزهایی که آقای هاشمی به ولی فقیه نامه بدون سلام زدندو تهدید کردند انتظار داشتیم به یار امام نامه ی تذکر بدهید . . .
مگر احمد آقا نفرمودند "هر کس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از خامنه ای است در خط آمریکاست ما که فرقی میان رهبری امام و آقای خامنه ای نمیدانیم اینها بر ما ولایت دارن " ولی باز هم صدای شما بلند نشد . ..
خانم زهرا مصطفوی نمیدانم حقیقتا دلتان برای انقلاب اسلامی این یادگار بی نظیر امام سوخته است که حالا زبان به تذکر گشوده اید یا چیز دیگریست . . .
یقین بدانید لیبرال های (به قول خودشان) مسلمانی که پشت سر آقای هاشمی و خاتمی صف کشیده اند نه دلشان برای امام میسوزد و نه انقلابش . . .
بیت امام را برای آنها هزینه نکنید که روزی مجبور خواهید بود به خود امام پاسخ بدهید . . .
خانه هاشمی- 7 روز قبل از انتخابات
سنگر پشتیبانی