همیشه برای اتفاقاتی که به یکباره در اطرافمان می افتد می گوئیم چشممان را باز کردیم دیدیم فلان اتفاق افتاد ، یا فلان زمان از دست رفت یا فلان شخص را از دست دادیم ...

امّا این بار تا خواستم به این جمله فکر کنم متوجه شدم نه اتفاقا چشمانم باز بود و از فرصت استفاده نکردم و همین چیزی که به کنایه و اشاره به همدیگر می گوئیم ، امسال ماه رمضان مزه ندارد ، نداشت ، نفهمیدیم چه شد ، یا بیشتر اوقات می گفتیم ماه رمضان هم چشم سفید کرده و نمی رود ..

امّا انگار امسال با اینکه نیمی از ماه گذر کرده، هلال دارد کامل می شود و ما هنوز درگیر اوضاع مشوش و پر پیچ و خم زندگی روزمره  هستیم ، اینکه کدام بدهی را و کدام طلب را جا به جا کنیم تا امورات مان طی شود ، یا اینکه از چه راهی بهتر می شود درآمد زائی کرد ..

گفتم درآمد زائی ، دیدم انگار رمضان نه انگار عده ای را زودتر از خواب غفلت بیدار می کند امّا غفلت اینکه از همکار خود عقب نماند حالا کاری به موضوعات شغلی ندارم ولی باز این جماعت به خواسته ی خود می رسند و سه وجبی را بر نیم وجب اندوخته ی خود می افزایند  ..

ولی ما از ماه رمضان به سراغ سریالهایش هم نمی رویم !!!

آخر چرا فیلم و سریال که خوراک خوبی است برای سرگرمی در این شبها، خخ .. سوای از اینکه اصلا هیچکدامش موضوعیتی با ماه مبارک ندارد همه اش کپی سریال های خارجی است (modern family) نیست که ما اصلا نه فرهنگی و نه اسلامی و حتی نویسنده ای در مملکت مان نداریم ، آنقدر فقیریم که باید برای سریال ماه رمضان مان هم به فرهنگ غنی غرب دست اندازی کنیم !!! بگذریم این هم از سریال ها ؟

کسی که روزه خواری نمی کند !@

انگار عده ای لبهای خشکیده و صورت های کبود عرق ریزان و چشمان خمار و جسمهای بی حسّ و جان بخشی از ملّت را نمی بینند که آخر اینها مگر با خودشان مشکل دارند ، چرا به این حال و روز رسیده اند ؛ و نگاه با کنایه ی دخترک تازه به تکلیف رسیده ای که با اشاره به مادر خود می گوید مگر ماه رمضان نیست؟ پس چرا عده ای در این گرمای عرق ریزان با خیال راحت به روزه خواری در ملاء عام مشغولند (یکی آب و یکی سیگار ، یکی بستنی و خانم بی حجابی که با افتخار قوطی رانی را بالا رفته و با فشار دنبال آخرین تکه های آن می گردد) ؛ که در این حین مادر با اشاره و پوزخند به آنان دست دختر خود را می گیرد و به سوی خانه روانه می شوند ..

امّا بعد ..

تا دیر نشده باید جنبید و محافل و مجالس دعا و مناجات را از دست نداد ، چون که این نیز بگذرد ..

پ.ن: بکوش تا حسرت ماه خدا به دلت نماند

قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: «کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلاء».. این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد...  یاران! شتاب کنید، قافله در راه است. می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند؛ آری، گناهکاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را می پذیرند.. ای دل! تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند! این چه اختیاری است که برای روی آوردن بدان باید پشت به اراده ی حق نهاد؟ 

سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی

................ 

تجربه میگه خوندن «فتح خون» توی ماه شعبان، حتی از ماه محرم هم بیشتر حال میده و مفیده. مخصوصا امسال با این اوضاع! امتحان کنید!

فردا دوباره جام جهانی است 

و فرصت دوباره شیطان هاست 

که حمله کنند با داعش هاشان 

با توپ های واقعی و داورهای دیپلمات شان 

که حمله کنند با فوروارد طالبان و با هافبک های سپاه ابرهه و مربیان اسرائیلی

و پول شاه خرفت عربستان

که بگذرند از دروازه کربلا و سامرا 

نمی شود نشست و تماشا کرد 

حالا این خط و این نشان 

نمی شود نشست و تماشا کرد

تدبیر را و امید را 

که مدتی ست 

مانند دیوانه ها 

فقط می خندد و لام تا کام 

حرفی نمی زند.

..نگاهی دیگر به جام جهانی از علیرضا قزوه

پ.ن:

 ،اسراییل خوب بلد است از جام جهانی استفاده کند

،هرچند تیمی ندارد که در فوتبال جهانی نامدار باشد

،اما از جام جهانی فوتبال بیش از همه بهره می برد

 ،آن سال حمله به لبنان و جنگ سی و سه روزه

،و حالا داعش و حمله به عراق ..

ذکر یونسیه چیست؟

حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد  یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند  از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول  عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد.

در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه مشهور شده است که علما و عرفا خواص بیشماری را برای آن نقل میکنند .

 قرآن میفرماید : «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»1 ؛ ذوالنون 2 را ، آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی ندا داد : هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی ومن از ستمکاران هستم.

ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»

پ.ن: برای این روزها تکرار این ذکر بسیار خوب است ..

یعنی جمهوری اسلامی است !
صدا و سیما هم اسلامی است !!
آن وقت پر مخاطب ترین برنامه ی مذهبی
((برنامه ی سمت خدا)) به علت اثر گذاری بالایش باید تعطیل شود ..

پ.ن:تبریک به خدمات ماههای پایانی مدیریت ضرغام جون !!!
پ.ن2:یعنی دغدغه ی مردم صدا و سیمای چیپس و پفکیه ؟؟